مطالب بامزه و خنده دار ⎝⓿⏝⓿⎠ ، اعتراف هاي بامزه .خاطرات با مزه . سوتی ها بامزه.چرت و پرت،.. مطالب بامزه و خنده دار |
|||
یه روز صبح زود بیدار شدم که برم شیفت بیمارستان
چون عجله داشتم شلوار رو. پوشیدم یادم رفت توی جیبم پول بذارم . خلاصه زدم بیرون.
سوار تاکسی که شدم دیدم اووووف یکی از دخترای آس و خوشتیپ کلاس جلو نشسته!
یه کم که گذشت گفتم بزار کرایه شو حساب کنم نمک گیر شه بلکه یه فرجی شد!
با صدایی که دو رگه شده بود پونصدی رو دادم به راننده و گفتم:
کرایه ی خانم رو هم حساب کنید!
دختره برگشت عقب تا منو دید کلی سلام و احوالپرسی و تعارف که نه ...
اجازه بدین خودم حساب میکنم و این حرفا!
منم که عمرا این موقعیتو از دست نمیدادمو کوتاه نمی اومدم!
می گفتم به خدا اگه بزارم!تمام این مدتم دستم دراز جلوی راننده!
همه شم میدیدم نیشِ راننده بازه! خلاصه گذاشت حسابی گلوی خودمو پاره کنم،
بعدش گفت : چطوره با این پونصدی کرایه ی بقیه رو هم تو حساب کنی؟! دست کردم تو جیبم دیدم جز 500 تومنی هیچی پول تو جیبم نیست....
یهو انگار فلج شدم.آخه پول دیگه ای نداشتم!
الکی سرمو کردم تو کیفمو وقت کشی تابلوُ که دیدم. یه خانمه خوشتیپ
کرایه ی جفتمونو حساب کرد!
ولی از خنده داشت میترکید!
داشت گریه ام می گرفت که دختره اس.ام.اس داد و گفت:
پیش میاد عزیزم ناراحت نباش!
موافقی ناهارو با هم بخوریم؟!
حالا من بیچاره شارژ هم نداشتم جواب بدم!
خلاصه عین اسکلا انقد بهش زل زدم تا نگام کنه و گفتم : باشه !!
این شد که ما چند ماهه باهم دوستیم
ولی یه بار
که گوشیشو نگاه کردم دیدم اسمِ منو *مستضعف* سیو کرده نظرات شما عزیزان:
شانس برادر من شانس که ما نداریم
پاسخ: تو هم مستضعفی!!!!!!! به به دوناا
ساعت22:31---2 مهر 1393
خو اشکال نداره این چیزا پیش میاد مگه نه؟؟؟؟؟؟
پاسخ: بله بانو درست میفرماید!!!! هانی خوشگله
ساعت13:54---2 مهر 1393
عجب صحنه ای.کاش منم بودم وقیافتو میدیدم
پاسخ: آرزو بر جوانان عیب نیست... آرزو کن آرزو
موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل لینک
هوشمند نويسندگان |
|||
|